چرا مجمع حسابداران رسمی در اقلیت برگزار می شود؟
این نوشته دغدغه شخصی حقیر است که در امتداد دغدغه بزرگانی که پایه گذار این حرفه در ایران محسوب می شوندطرح شده است واینکه چرا با وجود اعلام چند باره برگزاری مجمع چیزی در حدود 15% از حسابداران رسمی حضور می یابند( که ترکیب این درصد نیز مهم است که چند نفر شاغل وچند نفر غیر شاغل هستند) ونهایتا مجمع در هر تعداد بار سوم تشکیل خواهد شد ومجدد دیگران برای ما تصمیم خواهند گرفت.
بله استاد گلایه دارند که چرا حضوراندک است و تمامی زیر بنای تشکیل حرفه اعم از اساسنامه قبل وفعلی وآئئینامه تشکیل وتشخیص و... وهمچنین شوکهای حاصله منتج ازمصوبات وبخشنامه ها و...را بیان نمودند. واز اینکه چه نامردمی ها بر حسابداران رسمی گذشته است وهم اینکه حسابرسان مستقل مسوولیت بسیار مهمی را در مقابل؛ مردم، سهامداران، دولت، ذینفعان، در نظارت بر حفظ سرمایه و داراییهای این افراد در واحدهای اقتصادی و اظهارنظر نسبت به صحت و درستی گزارشگری مالی واحدهای اقتصادی به مردم و دولت دارند .ونیز اینکه اعضاء فعلی شورای عالی تمام سعی وهمت خود را در رفع مشکلات حسابداران رسمی به گوش مسولان رسانده اند وانچیزی که تغییر نکرده است رسم ورسوم مالوف بر پیکر این جامعه " غیر دولتی و غیرانتفاعی ومستقل و خود انتظام" توسط دیگران بوده است.
استاد گرامی ما هم تمام گفته های شما را با جان می پذیریم که مسوولیت مهمی داریم اما معادل این مسوولیت چه چیز داریم؟(چه مادی وچه معنوی)وگفته اند که چه نامردمی ها بر حسابداران رسمی گذشته ولی نگفتند که در آینده احتمالا چه چیز هایی بر این نامردمی ها اضافه خواهد شد واگر اضافه شود از جامعه " غیر دولتی و غیرانتفاعی ومستقل و خود انتظام " چه خواهد ماند (شاید شیری بی دم واشکم ویال)و بگذریم از این نکته که پیشکسوتان دغدغه های متفاوتی نسبت به مسائل حرفه دارند تا جوانان حرفه (که عمدتا بین 35 الی 45 سال هستند) .لذا جهت نزدیک تر شدن به دیدگاهی که در پایان نتیجه گیری نموده ام، در ابتدای این نوشتار به نکاتی فهرست واردر خصوص مساله جاری جامعه که استاد مطرح نموده اند(متن گفتار :لزوم حضور در مجمع عمومی جامعه حسابداران رسمی)می پردازم(لازم به ذکر است که در سال1386 در روزنامه دنیای اقتصاد وسرمایه به تفصیل به موضوع چالش های حرفه حسابرسی در ایران برای اولین بارپرداخته ام) هر چند که اکثریت اعضاء جامعه خود به مشکلات واقفند اما ذکر مجدد آنها خالی از فایده نیست. در حال حاضر ما با دو مساله اساسی بیرونی وداخلی تاثیر گذار بر این عدم حضور در حرفه مواجه هستیم .
الف)مسائل بیرونی :
صحبت از مسائل بیرونی اجحافهایی است که از بیرون جامعه بر حسابداران رسمی می شود ونمونه هایی در ذیل ارائه می شود:
-1 واقعیت قضیه تشکیل جامعه ایجاد یک تشکل " غیر دولتی و غیرانتفاعی ومستقل و خود انتظام" بوده اما در حال حاضر، دولتی هستیم ومستقل نیستیم وانتفاعی عمل می کنیم(حتی برای اعضاء) بنابراین ظاهرا ما انتخاب می کنیم و تشکیلات توسط خود ما اداره می شود اما افرادی خارج از حرفه در حال سیاست گذاری وبرنامه ریزی برای کلیت حرفه هستند.(کسی ما را تحویل نمی گیرد.)
-2 قرار بوده جامعه طبق ماده 2 اساسنامه از منافع اعضاء در قبال دیگر سازمانها حمایت کند اما به علت نبود ابزار اجرایی در بسیاری از موارد دیگران برای ما حکم بریده اند و ما دست بسته صرفا منتظر بوده ایم ببینیم چه پیش می آید وچگونه می توانیم سنگ هایی که توسط دیگران انداخته می شود در آوریم.این میشود که هیات هماهنگی در اقدامی هماهنگ انصراف می دهد وعطای حمایت از حسابداران رسمی را به لقای "شاید وقتی دیگر" می بخشد.
-3 حسابداران رسمی ظاهرا قرار است در مقطعی فقط انتخاب کنند ولی در تمام مقاطع بعدی به انحاء مختلف پاسخگوباشند .در مقطعی نیز مجمع برای تصویب عملکرد حسابداران رسمی توسط خودشان تشکیل وتائید شود که کارشان را مطابق مقررات وقوانینی که دیگران برایشان تدوین کرده اند (ومشق شبشان را نوشته اند)بدون کم وکسر انجام داده اند.(چون ظاهرا کسی دیگری حریف حسابداران رسمی نیست مگر خودشان.)
-4 قوانین ومقررات وبخشنامه ها قرار است از بیرون به جامعه تحمیل شود وحسابداران رسمی مثل بچه های کلاس اول باید مشقشان را خوب بنویسند وپرونده های حسابرسی با کیفیت نگهدای کنند ( با هرهزینه ای)که مورد عتاب ناظم ومعلم قرار نگیرند.
-5 قرار نیست با تشکیل مجمع به حسابداران رسمی سودسهام پرداخت شود .حتی قبل از زمان حضور در مجمع با اس ام اس حق عضویت ها را به شماره حساب ... واریز نمائید ما را همراهی می کنند بنابراین انگیزه مادی نیز نمی تواند مسهل کننده حضور حسابداراران رسمی باشد.)هر چند ممکن است برخی ایراد بگیرند که این حرفها چیست جامعه مال خود شماست ما فقط جمع می شویم با یکدیگر دیدار کنیم وحال واحوال همدیگر را بپرسیم ولذا نباید انتظار مادی از این تشکیلات داشت چون غیر انتفاعی هستیم و سودی نیز کسب نمی کنیم.اما باید نشان دهیم که مستقل هستیم)
-6 قرار نیست اموال ودارائیهای تشکیلاتی که با حق عضویت اعضاء شکل گرفته در پایان ماموریت خود (که ممکن است عنقریب یا بعدها باشد) بین حسابداران رسمی تقسیم شود.ولذا در آینده این سرمایه ای را که اعضاء فراهم اورده اند به نهادی علمی وفرهنگی(که احتمالا دانشگاه پیام نور است)بدون اخذ نظر ورای آنها واگذار خواهد شد.(فقط شما حق رای دارید بقیه امور را به ما بسپارید وهر چند سال یکبار مجددا شما را صدا خواهیم زد)
-7استاد می فرمایند ما الزاما باید شرکت کنیم.ظاهرا همین را کم داشتیم که حضور اعضاء در مجمع را الزامی کنیم وبا صحبت های پر طمطراق دموکراسی وحق رای و ... اعضاء را به حضور در مجمع ترغیب کنیم.واگر حضور به هم نرسانید نمره منفی به انها بدهیم واحتمالا تعلیق و توبیخ برایشان در نظر بگیریم و اگر تاکنون به فکرمان خطور نکرده که چنین کاری کنیم در غالب مصوبه شورای عالی این امر خطیر را به سر انجام برسانیم ویا پیشنهاد اصلاح ان را به وزیر برای اساسنامه بعدی (که ان را نیز آنها خواهند نوشت) ارائه نمائیم.(پر واضح اینکه کسانی علاقمند به حضور در این مجمع هستند که احتمالا علاقمند به عضویت در شورای عالی جامعه باشند(که موسسات بزرگ از این جمله اند) و موسسات کوچک نفعی در این برگزاری جز انتخاب آزاد وحق رای نخواهند داشت).پس حسابداران محترم رسمی "بشتابید که وقت مجمع شد دگربار"
-8وبسیار ناگفته های دیگر....
الف)مسائل درونی :
صحبت از مسائل درونی اجحافهایی است که از بیرون جامعه بر حسابداران رسمی می شود ونمونه هایی در ذیل ارائه می شود:
-1 قرار نیست جامعه از محل دریافت حق عضویت ها، که رقم قابل توجهی طی 10 سال گذشته را شامل می شود، کلاسهای آموزشی رایگان برای حسابداران رسمی برگزار کنیم.بالعکس ، باید آنها را الزام به شرکت در کلاسهای آموزشی پولی کنیم وخط ونشان برای آنها نیز بکشیم که در صورت عدم حضور امتیازی کسب نخواهید کرد.
-2 قرار نیست کار گروهها به صورت دوره ای بین افراد مختلف حرفه توزیع شود .درست است ما برای اعضاء به صورت یکسان احترام قائلیم و در سایت نیز ذکر می کنیم که هر کسی علاقمند به مشارکت در کارهای جامعه است(چه اموزش /چه کارگروه و..) درخواست خود را به جامعه ارسال نماید .اما واقعیت امر توصیه شده ها را انتخاب می کنیم وآنها را برای قدمهای بعدی انتخاباتی بزرگ می کنیم ودر گروه خود راه می دهیم و چه بسیارند از اعضاء جامعه که با خوش بینی وساده دلی قدم در راه ارسال درخواست نهاده اند ولیکن نتیجه ای در یافت نکرده اند .
-3 قرار نیست حسابداران رسمی جوان را(بین 35 الی45 سال) علی الرغم چندین سال کار مداوم حرفه ای و شرکت در آزمون های حرفه ای سخت به راحتی کارت بدهیم وبگوئیم از هم اکنون آزادید که موسسه بزنید وخدمات حرفه ای انجام دهید و باید دست وپای انها را به طرق مختلف بست به طوری که نفس نتوانند بکشند و به کارمندی رضایت دهند.از طرفی قرار بر این است که مدیران دستگاههای اجرایی که حداقل 10 سال در ارتباط با امور حسابرسی و مالی دارند بدون آزمون حسابدار رسمی کنیم وفاتحه حرفه را بخوانیم.(ظاهرا با موضوعی پارادوکسی مواجه هستیم مثلا حرفه پزشکی حتما باید مدرک پزشکی طرف داشته باشد اما در حرفه حسابرسی هر مدرکی وبه صرف داشتن سابقه اجرایی در امور مالی وحسابداری قابل پذیرش است وکافی است مدارک ومستنداتی مبنی بر مدیر بودن واشتغال داشتن در امور حسابداری وحسابرسی نشان دهید) واین حسابدار رسمی های دولتی نیز احتمالا قرار است حسابرس گروه آریا و سایر سازمانهای دولتی(مثلا بانک صادرات ویا ملی) شوند.
-4وبسیاری از ناگفته های دیگر....
ودر کل همکاران حرفه ای بپذیرید که ما "تحقیر شده ایم" یا توسط هم حرفه ای ها ویا توسط دیگران وطبیعی بود که این تحقیر مداوم تاثیر خود را بر روی حسابداران رسمی می گذاشت .شاید لازم است تا فرصت دیر نشده از مسیر برگردیم.وبدانیم که "پشت کوهها شهری است که در آن پنجره ها رو به تجلی باز است"
مهدی غلام زاده-حسابدار رسمی
آینده جامعه حسابداران رسمی:از پیشنهاد ادغام تا انحلال
مهدی غلام زاده
چرا جامعه حسابداران رسمی همچون سلف خود به سمت وسوی انحلال ویا ادغام پیش می رود؟چه شرایطی باعث شده است که پیشنهاداتی در خصوص ادغام ویا انحلال مطرح میشود؟داستان از یک مصوبه هیات وزیران شروع شد وبه داستان اصلاح اساسنامه جامعه حسابداران رسمی ختم شد.
قانون ماده واحده بهمن ماه 1372 به نحوی نگارش یافته که اعضای جامعه به منظور کاهش تصدیگری (حسابرسی دولتی) و اجرای سیاستهای خصوصیسازی انجام وظیفه کنند و استفاده از خدمات حسابرسی بخش خصوصی پررنگتر شود.اما در عمل می بینیم که مصوبات واصلاحاتی صورت می گیرد که با روح اولیه تشکیل جامعه حسابداران رسمی در تضاد کامل قرا می گیرد.بدیهی است یکی از بزرگترین زیانها را حسابداران رسمی از انجام ماده 272 (تهیه گزارشات حسابرسی مالیاتی) به خاطر کسب منافع زودگذر بدست آوردند وبزرگترین دلیل وجود دخالتهای بعدی و مصوبه های کذایی تاثیراتی بودکه ماده مذکور بر جامعه گذاشت.حسابداران رسمی باید بدانند که حرکت در جهت منافع جمعی جامعه وداشتن نگاه بلند مدت می توانند کلاس حرفه ای آنها را حفظ نماید.بدیهی است که این امکان حداقل با توجه به روحیه فردگرایی وفرهنگ ضعیف اکثریت حسابداران رسمی وتوجه به کسب درآمدبرای معیشت فعلی وروزمره گی ونداشتن دید بلند مدت کسب نخواهد شد.واین نوشتار صرفا برای ارائه این دید کوچک است که زور نزنید وقیل وقال بی جا نکنید وبه شرایط ناعادلانه خود خواسته فعلی تن دهید.
مصوبه هیات وزیران چه بود:
هیئت وزیران در جلسه شانزدهم آبان 1389 بنا به پیشنهاد وزارت اقتصاد به استناد تبصره یک ماده واحده قانون استفاده از خدمات تخصصی و حرفهای حسابداران ذیصلاح به عنوان حسابدار رسمی مصوب 1372، آییننامه تعیین صلاحیت حسابداران رسمی و چگونگی انتخابات آنان را اصلاح کرد.
بر اساس مصوبه دولت، متن زیر جایگزین تبصره 3 بند «ز» ماده آییننامه تعیین صلاحیت حسابداران رسمی و چگونگی انتخابات آنان میشود: «مدیران دستگاههای اجرایی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران حداقل 10 سال در ارتباط با امور حسابرسی، مالی، محاسباتی و مالیاتی تصدی داشته باشند، به تشخیص هیئت و مشروط به داشتن سایر شرایط مذکور در این ماده از آزمونهای موضوع این بند معاف خواهند بود.»
این مصوبه در تاریخ 19/8/1389 توسط معاون اول رئیسجمهور ابلاغ شده است.
این مصوبه سر وصدای زیادی بین اعضاء بسیاری که یا جزو پیشکسوتان حرفه بودند ویا جزو جوانان توانا ی این حرفه که با گذراندن امتحانات سخت حرفه ای وارد این جرگه شدند را در پی داشت.اما چگونه می شود دولتی که عدالت خواه است وقانون تقویت حسابرسی را مصوب می کند خود زنی می کند ومصوبه ای بر خلاف تقویت حسابرسی وماده واحده تاسیس جامعه به شرح مذکورمصوب می کند.
تنها احتمالی که از این نوع دوگانگی بدست می آید اینست که دو طیف با لابی گری به دولت نزدیک میشوند یکی برای اقتصاد ومدیریت کلان موضوعی را مطرح می کند ویکی برای منافع گروهی و داخلی خود اما سیستمی برای پالایش این مصوبات متضاد تعبیه نشده است که اینها را از هم بازشناساند.دلیل این امر خودسری نظام دولت وعدم کسب مشاوره از جامعه حسابدارن رسمی است.اگر دولتی ها به خود اجازه ندهند در خصوص حرفه حسابرسی بدون کسب مشورت واجازه از جامعه حسابداران رسمی موضوعی را مصوب کنند این آشفتگی ایجاد نمی شود.این می شود که به جای واگذاری امر تشخیص صلاحیت به حسابداران رسمی اقدام به تولید کار برای بازنشستگان می نماید وبه نحوی به تضعیف جامعه ای که طبق ماده واحده خود دستور به تشکیل ان داد اقدام می نماید.
اشکالات اساسنامه پیشنهادی چیست؟
تبصره 2 ماده واحده قانون استفاده از خدمات تخصصی و حرفهای حسابداران ذیصلاح به عنوان حسابدار رسمی:
– به منظور تنظیم امور و اعتلای حرفه حسابداری و حسابرسی و نظارت حرفهای بر کار حسابداران رسمی، نخستین گروه حسابدارانرسمی با نصاب حداقل ده (10) نفر میتوانند به عنوان هیأت مؤسس، “جامعه حسابداران رسمی ایران” را به صورت مؤسسهای غیر دولتی، غیرانتفاعی و دارای استقلال مالی و شخصیت حقوقی مستقل تشکیل دهند. اساسنامه جامعه مزبور توسط هیأت مؤسس، تهیه و به تصویب هیأت وزیرانمیرسد.
در قانون تشکیل جامعه اساسنامه توسط هیات موسس تهیه شد اما در حال حاضر اساسنامه توسط وزارات امور اقتصاد ودارایی پیشنهاد وتصویب شده است.این اساسنامه تماما چهارچوب تشکیل جامعه را که " مؤسسهای غیر دولتی، غیرانتفاعی و دارای استقلال مالی و شخصیت حقوقی مستقل" را نقض می کند.بنابراین می بینید که وزارات دارایی برای پیمانکار وکارمند پیمانی کردن حسابداران رسمی از هیچ کوشش وتلاشی مضایقه نمی کند.جالب اینجاست که در ابتدای آن آمده است:
هیات وزیران درجلسه مورخ 28/6/1378بنابه پیشنهادشماره 25897مورخ 30/7/1357وزارت اموراقتصادی ودارایی وبه استنادتبصره (2)ماده واحده قانون استفاده ازخدمات تخصصی وحرفه ای حسابداران ذی صلاح به عنوان حسابداری رسمی ایران رابه شرح زیرتصویب نمود:
اما ما نیک می دانیم که تبصره 2 به شرح مذکور در فوق چه می گوید ونیازی به تفسیر نیست.اگر قرار باشد کسی هم اساسنامه ای را پیشنهاد نماید شورای عالی جامعه است ونه وزارات امور اقتصاد ودارایی.اما در اینجا فرصت اشکالات اساسنامه پیشنهادی قرار نیست تک تک ذکر شود که ما کل این گونه اساسنامه مصوب کردن را قبول نداریم وشایسته نیست یک نهاد مستقل ومردمی توسط دولتی ها اساسنامه اش نوشته و ابلاغ شود.
پیشنهاد ادغام را چه کسانی مطرح میکنند؟
در اینخصوص دو جبهه قوی وذینفع وجود دارد:
1-انجمن حسابداران خبره:
این انجمن به واقع یک نهاد NGO محسوب می شود.ویکی از قدیمی ترین تشکلهای حسابداری ایران می باشد.وخود را مدل مناسبی برای جامعه حسابداران رسمی می داند.به هر حال عدهای از حسابداران رسمی عضو این انجمن هستند وبرخی از اعضاء انجمن عضو جامعه حسابداران رسمی.از زمان تشکیل جامعه انجمن حسابداران خبره نیم نگاهی به جامعه حسابداران رسمی داشته است اما چون تشکیل دهندگان اولیه این نهاد از افراد قدیمی که عمدتا در سازمان حسابرسی مشغول بودند شکل گرفت وبسیاری به انجمن حسابداران خبره اعتقاد نداشتند وهم اکنون نیز ندارند نه به عضویت این انجمن درآمده بودندونه دیگران را تشویق به پیوستن به این انجمن می نمودند.اما انجمن در تمام سالهای پس از تشکیل جامعه سعی کرده است که حداقل جوان تر های جامعه حسابداران را به سمت خود جلب نماید که تا حدودی موفق بوده است .بنابراین نفوذ انجمن در جامعه در حال گسترش است واوج تفاهم ظاهری برای عرض اندام جامعه در مراسم روز حسابدار سال 1388 شکل گرفت که پس از ان بین این دو تشکل اختلافاتی پیش آمد که در مراسم تحلیف حسابداران رسمی این موضوع مشهود بود.به هر حال ارکان اصلی وتشکیل دهنده جامعه حسابداران رسمی نظیر شورای عالی وهیات مدیره نیز از دخالتهای بی جای دولت وسازمان امور مالیاتی ومصوبه ها وبخشنامه های کذایی به تنگ امده وجامعه حسابداران رسمی در اوضاع بی تفاوتی به سر می برد ودر این بزنگاه فرصت خوبی برای طرح مباحث ادغام وانحلال است.
2-سازمان حسابرسی:
سازمان حسابرسی که پس از طرح واگذاری خود طبق اصل 44 دچار سرخوردگی شده بود وبه سمت واگذاری پیش می رفت با ابلاغ فرمان رهبری عملا نیروی حیات خود را بازیافت وبا تغییر مدیریتها ونگرشها دوباره به عنوان یک وزنه سنگین به عرصه حسابرسی کشور بازگشت.به نحوی که با مصوبات اخیر درحوزه بانکها وبیمه ها وواگذاری کار دست دوم توسط سازمان به اعضاء جامعه حسابداران رسمی وطرح ایراداتی که نسبت به وضعیت "شتر ,گاو,پلنگ" جامعه حسابداران رسمی مطرح می شود(منظور نه دولتی کامل مثل سازمان حسابرسی است ونه یک سازمان غیر دولتی ومردم نهاد مثل انجمن حسابداران خبره ) برخی از اعضاء اعتقاد دارندکه شرایط تاسیس اولیه این نهاد بر هم خورده وبهتر است که این نهاد در دل سازمان حسابرسی ادغام ومنحل شود.سازمان حسابرسی هم که به صورت مرتب کار جدید دریافت می کند ونیرو وتوانایی انجام ان را ندارد بهترین مسیرش واگذاری کار در قالب پیمانکاری به اعضاء جامعه حسابداران رسمی است اما اینکه به نیروی جدید تعهد بدهد موضوعی است که مورد قبول دولتمردان نیست.
یشنهادی که در دل خود انحلال را داشت:
پیشنهادات اعضاء جامعه که یا ما باید یک ان جی او کامل باشیم ویا دولتی کامل عملا به مفهوم انحلال جامعه است.اما انهایی که به وضعیت شتر مرغ بودن رضایت می دهند عملا فشار بر جامعه حسابداران رسمی را با حفظ وضعیت موجود به حد وآستانه انفجار می رسانند. به طوری که نه اعضاء از جامعه خود راضی هستند ونه دولتی ها.اما اکثریت اعضاء(که موسسات ضعیف هستند)دلشان خوش است که موسسه داری می کنند به این وضعیت ادامه می دهند .
وظیفه دولت چیست؟
دولتیان هنوز نمی توانند بفهمند که در یک نهاد خود انتظام وغیر دولتی و مرد م نهاد طبق قوانین تشکیل خود تا چه حد باید دخالت بکنند.آیا میزان دخالتهایی که در این NGO توسط دولتیان انجام می گیرد در نهادهای مردم نهاد دیگر صورت می گیرد؟پاسخ مشخص است خیر.
آدرس پورتال: رازنامه
آدرس پورتال: رازنامه
آدرس پورتال: رازنامه
منبع: امپراتور اقیانوسها
منبع: امپراتور اقیانوسها
منبع: امپراتور اقیانوسها
چکیده: | |||
میکی آریسون رییس هیات مدیره و مدیرعامل شرکت کارنیوال، میلیاردری آمریکایی با اصالت رومانیایی است که با ثروت 4/4 میلیارد دلار در جایگاه صد و هشتاد و نهم ثروتمندان جهان قرار دارد. شرکت او بزرگترین شرکت کشتیهای کروز در دنیا است. | |||
میکی آریسون رییس هیات مدیره و مدیرعامل شرکت کارنیوال، میلیاردری آمریکایی با اصالت رومانیایی است که با ثروت 4/4 میلیارد دلار در جایگاه صد و هشتاد و نهم ثروتمندان جهان قرار دارد. شرکت او بزرگترین شرکت کشتیهای کروز در دنیا است. میکی آریسون در 29 ژوئن سال 1949 متولد شد. میکی پسر تدآریسون، یکی از موسسان شرکت کروزهای نروژ کارائیب و همچنین موسس شرکت کارنیوال کروز است. میکی آریسون در واقع در کسب و کار کروز بزرگ شد و چندین سال را قبل از اینکه به عنوان رییس این شرکت انتخاب شود به یادگیری این کسب و کار پرداخت. آریسون به کالج دانشگاه میامیرفت، اما از آن جایی که تصمیم گرفته بود راه پدر را دنبال کند، در سال 1972 پس از رها کردن کالج به شرکت پدر پیوست تا کار در این صنعت را از پایه یاد بگیرد.
|
آدرس پورتال: رازنامه
آدرس پورتال: رازنامه
آدرس پورتال: رازنامه
منبع: امپراتور اقیانوسها
منبع: امپراتور اقیانوسها
منبع: امپراتور اقیانوسها
آدرس پورتال: رازنامه
آدرس پورتال: رازنامه
آدرس پورتال: رازنامه
منبع: میلیاردری از مزارع نخل
منبع: میلیاردری از مزارع نخل
منبع: میلیاردری از مزارع نخل
چکیده: | |||
لی شین چنگ میلیاردری از مالزی است که در صنعت کشت و زرع فردی سرشناس است. وی با ثروت 4/4 میلیارد دلار صد و هشتاد و نهمین میلیاردر جهان به شمار میرود. | |||
میلیاردری از مزارع نخل
لی شین چنگ رییس گروه IOI است. این شرکت که در بازار سهام مالزی حضور دارد، یکی از شرکتهای پیشتاز در کشت نخل و تولید روغن نخل است که به ویژه در زمینه تولید چربیها، مواد شیمیایی روغنی و همچنین توسعه املاک و داراییها در مالزی، اندونزی، ایالات متحده و اروپا فعالیت دارد. پالایشگاه IOI در روتردام بزرگترین پالایشگاه روغن نخل در اروپا است. گروه IOI از مزارع نخل روغنی در مالزی و اندونزی به تولید روغن میپردازد. این روغنها در تولید صابون، مواد شوینده، مواد آرایشی و بهداشتی و افزودنیهای خوراکی مورد استفاده قرار میگیرند. گروه IOI همچنین در پروژههای ساخت شهرک، مراکز خرید، مجتمعهای آپارتمانی، برجهای تجاری و اقامتگاههای مسافرتی در مالزی مشارکت دارد.
|
آدرس پورتال: رازنامه
آدرس پورتال: رازنامه
آدرس پورتال: رازنامه
منبع: میلیاردری از مزارع نخل
منبع: میلیاردری از مزارع نخل
منبع: میلیاردری از مزارع نخل
آدرس پورتال: رازنامه
آدرس پورتال: رازنامه
آدرس پورتال: رازنامه
منبع: تعطیلات ومرخصی ها
منبع: تعطیلات ومرخصی ها
منبع: تعطیلات ومرخصی ها
نوع: قانون موضوع: تعطیلات ومرخصی ها در قانون کار منبع تهیه: سایت قوانین تصویب کننده: مجلس تاریخ انتشار: 1369-08-29 تاریخ اعتبار از: 1369-08-29 تا: توضیحات: قانون کار که در تاریخ 2/7/1368 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده و مواد ی از آن مورد اختلاف مجلس و شورای نگهبان قرارگرفته و در جلسات متعدد محمع تشخیص مصلحت نظام بررسی و با اصلاح موارد اختلافی و حسب ضرورت پس از کسب مجوز از مقام معظم رهبری با اصلاح و تتمیم مواد ی دیگر ، مشتمل بر دویست و سه ماده و یکصد و بیست و یک تبصره در تاریخ بیست و نهم آبان یکهزار و سیصد و شصت و نه به تصویب نهائی مجمع تشخیص مصلحت نظام رسیده و طی نامه شماره 8840/267/ق مورخ 9/10/1369 مجمع به ریاست جمهوری واصل شده به پیوست جهت اجراء ابلاغ می گردد . مبحث سوم - تعطیلات ومرخصی ها ماده 62 - روز جمعه ، روز تعطیل هفتگی کارگران با استفاده ازمزد می باشد . تبصره 1 - در امور مربوط به خدمات عمومی نظیر آب ، برق ، اتوبوس رانی ویادر کارههائیکه حسب نوع یا ضوررت کار و یا توافق طرفین ، به طور مستمر روز دیگری برای تعطیل تعیین شود همان روز در حکم روز تعطیل هفتگی خواهد بود و به هرحال تعطیل یک روزمعین درهفته اجباری است 0 کارگرانی که به هر عنوان به این ترتیب روزهای جمعه کارمی کنند در مقابل عدماستفادهاز تعطیل روز جمعه 40% اضافه بر مزد دریافت خواهند کرد . تبصره 2 - در صورتکیه روزهای کار در هفته کمتر از شش روز باشد مزد روز تعطیل هفتگی کارگر که معادل یک ششم مجموع مزد یا حقوق دریافتی وی در روزهای کار در هفته خواهد بود . تبصره 3 - کارگاههائی که با انجام 5 روز کار در هفته و44 ساعت کار قانونی کارگرانشان از دو روز تعطیل استفاده می کنند ، مزد هر یک ازدو روز تعطیل هفتگی برابر با مزدروزانه کارگران خواهدبود . ماده 63 - علاوه بر تعطیلات رسمی کشور روز کارگر ( 11اردیبهشت ) نیز جزء تعطیلات رسمی کارگران به حساب می آید . ماده 64 - مرخصی استحقاقی سالانه کاگران با استفاده از مزد و احتساب چهار روز جمعه ، جمعا" یکماه است 0 سایر روزهای تعطیل جزء ایام مرخصی محسوب نخواهد شد . برای کار کمتر از یکسال مرخصی مزبور به نسبت مدت کار انجام یافته محاسبه می شود . ماده 65 - مرخصی سالیانه کارگرانی که به کارهای سخت و زیان آور اشتغال دارند 5 هفته می باشد . استفاده از این مرخصی ، حتی الامکان دو دو نوبت و در پایان هر ششماه کار صورت می گیرد . ماده 66 - کارگر نمی تواند بیش از 9 روز مرخصی سالانه خودراذخیره کند . ماده 67 - هر کارگر حق دارد به منوظر ادای فریضه حج واجب در تمام مدت کار خویش فقط برای یک نوبت یکماه به عنوان مرخصی استحقاقی یا مرخصی بدون حقوق استفاده نماید . ماده 68 - میزان مرخصی استحقاقی کارگران فصلی بر حسب ماههای کارکرد تعیین می شود . ماده 69 - تاریخ استفاده از مرخصی با توافق کارگر وکارفرما تعیین می شود و در صورت اختلاف بین کارگر و کارفرما نظراداره کار و امور اجتماعی محل لازم الاجراء است 0 تبصره - در مورد کارهای پیوسته ( زنجیره ای ) و تمامی کارهائیکه همواره حضور حداقل معینی از کارگران در روزهای کار را اقتضاء می نماید ، کارفرما مکلف است جدول زمانی استفاده از مرخصی کارگران را ظرف سه ماه آ[ر هر سال برای سال بعد تنظیم و پس از تائید شورای کار یا انجمن صنفی یا نماینده کارگران اعلام نماید . ماده 70 - مرخصی کمتر از یک روز کار جزء مرخصی استحقاقی منظور می شود . ماده 71 - در صورت فسخ یا خاتمه قرارداد کار یا بازنشستگی واز کارافتادگی کلی کارگر و یا تعطیل کارگاه ، مطالبات مربوط به مدت مرخصی استحقاقی کارگر به وی و در صورت فوت او به ورثه اوپرداخت می شود . ماده 72 - نحوه استفاده از مرخصی بدون حقوق کارگران و مدت آن و شرایط برگشت آنها به کار پس از استفاده از مرخصی با توافق کتبی کارگر یا نماینده قانونی او وکارفرما تعیین خواهد شد . ماده 73 - کلیه کارگران در موارد ذیل حق برخورداری از سه روز مرخصی با استفاده از مزد را دارند: الف - ازدواج دائم 0 ب - فوت همسر ، پدر مادر و فرزندان ماده 74 - مدت مرخصی استعلاجی ، با تائید سازمان تامین اجتماعی جزء سوابق کار و بازنشستگی کارگران محسوب خواهد شد .
آدرس پورتال: رازنامه
آدرس پورتال: رازنامه
آدرس پورتال: رازنامه
منبع: تعطیلات ومرخصی ها
منبع: تعطیلات ومرخصی ها
منبع: تعطیلات ومرخصی ها